
مقدمه :
وَالَّذِینَ اسْتَجَابُوا لِرَبِّهِمْ وَأَقَامُوا الصَّلَاةَ وَأَمْرُهُمْ شُورَی بَیْنَهُمْ وَمِمَّا رَزَقْنَاهُمْ یُنفِقُونَ
و کسانی که دعوت پروردگارشان را اجابت کرده و نماز را برپا میدارند و کارهایشان به صورت مشورت در میان آنهاست و از آنچه به آنها روزی دادهایم انفاق میکنند. سوره شورا/ آیه ۳۸
در مکتب اسلام و احکام الهی همه افراد جامعه برابرند و بدون سلطه یکی بر دیگری، در تعیین سرنوشت خویش نقش تعیینکننده دارند. از این منظر مقوله شورا و مشورت در چهارچوب نظریه حاکمیت مردم میگنجد. همفکری و مشورت در امور فردی و اجتماعی یکی از دستورات و توصیههای اخلاقی و اجتماعی اسلام است و در آیات قرآن و روایات اسلامی نیز به آن توصیه شده و برای مشورت، آثار و برکاتی بیان شده است. سیره و سنت پیامبر بزرگ و عظیم الشان اسلام نیز اجرای اصل مشاوره در امور مختلف، به خصوص در زمان جنگ بود.
اهمیت دادن آن حضرت به اصل مشورت نه تنها برای توجه مسلمانان به این مهم بود تا آن را جزو برنامههای اساسی زندگی خود قرار دهند، بلکه درصدد پرورش نیروی فکر و اندیشه در جامعه و امت اسلامی بود. علاوه بر پیامبر (ص)، سایر ائمه معصومین نیز اقوال و احادیثی در خصوص مشورت و شورا بیان نمودهاند. بر مبنای نگرش اسلامی، تصمیم نهایی شورا باید تصمیمی بر مدار حق و راستی باشد و نه بر اساس احساسات و خواستههای خودخواهانه.
شورا به عنوان شیوهای قابل اجرا در مدیریت سیاسی جامعه اسلامی پذیرفته شده است. در اهمیت شور و مشورت در اسلام همین بس که سورهای در قرآن به نام «شوری» نامگذاری شده است. همچنین آیه ۱۵۹سوره آلعمران نیز به این مهم اشاره دارد. «مشورت» به ویژه در امور اجتماعی و آنچه به سرنوشت جامعه مربوط است، از مهمترین مسائلی است که اسلام آن را با دقّت و اهمیّت خاصّی مطرح کرده است و در منابع اسلامی و تاریخ پیشوایان بزرگ اسلام جایگاه ویژهای دارد.
پیامبر اکرم (ص) در امور عمومی مسلمانان که جنبه اجرای قوانین الهی داشت، جلسه مشاوره تشکیل می داد، و مخصوصا برای رأی افراد صاحب نظر ارزش خاصی قائل بود. چنانکه میتوان گفت، یکی از عوامل موفقیت پیامبر (ص) در پیشبرد اهداف اسلامی همین موضوع بود.
نبی مکرم اسلام در باره اهمیّت شورا میفرمایند: «هنگامی که زمامداران شما نیکان شما باشند، و توانگران شما سخاوتمندان، و کارهایتان به مشورت انجام گیرد، در این موقع روی زمین از زیر زمین برای شما بهتر است، ولی هرگاه زمامدارانتان بدهایِ شما، و ثروتمندان، افراد بخیل باشند و در کارها مشورت نکنید، در این صورت زیرزمین از روی آن برای شما بهتر است»؛ از اینرو در اسلام مشورت را باب رحمت، مفتاح و برکت نامیدهاند.
مبانی شورای پیشرفت و تعالی:
قاعده رجوع جاهل به عالم : علم به همه ی ابعاد اداره جامعه از عهده یک نفر خارج است از این رو علم به همه امور نیازمند رجوع و مشورت با کارشناسان است .
توجه به مقتضیات زمان و مکان : از تاثیر مقتضیات زمان و مکان بر اخذ تصمیمات نباید غافل بود زیرا نقش زمان و مکان دارای اهمیت بسزایی است بی توجهی و غفلت از وقایع و اوضاع باعث نظرات غیر واقعی می شود .لذا راه حل ها باید متوجه اوضاع زمان و مکان باشد تا به نتایج صحیح و درست رسید .
توجه به مصلحت جامعه : وجود مرجعی مشخص برای تعیین مصلحت لازم است و آنجا که مدیران باید طبق مصلحت مردم تصمیم گیری کنند و انجام این وظیفه جز با مشورت با صاحب نظران میسر نیست .
توجه به شریعت: تحمیل بر مردم امری غیری شرعی و خلاف شریعت است و امام خمینی می فرمایند مشورت از واجبات اسلامی است .
اصول و پیامدها :
۱ : آزاد اندیشی : مشورت و تبادل آراء در فضایی به دور از استبداد و اضطراب به پرورش افکار مختلف و بیان آراء منجر خواهد شد و انتقاد پذیری ترجمان آزادی بیان است و مدیری که بدون مشورت کار خود را انجام دهد بنای کار خود را بر استبداد قرار داده است .
۲ : احترام به رای دیگران : تفاوت در نظرها و نگاه ها امری طبیعی است مهم این است که افراد در رسیدن به هدفی واحد بتوانند متحد شوند و اختلاف ها را کنار بگذارند و چاره ی رسیدن به تفاهم و اشتراک مشورت است .
۳ : عقلانیت در تصمیم گیری : انسان با مشورت کردن در عقل دیگران شریک و از هلاکت نجات پیدا می کند بدین معنا بهترین تصمیم با مشورت اخذ می شود
۴ : مشارکت سیاسی : مشارکت هم حق ، هم تکلیف و هم مسئولیت است چون حق مردم است و نسبت به آن مکلف هستند لذا اخذ مشورت از مردم و میدان دهی حضور مردم در میدان های تصمیم گیری بر مشارکت سیاسی مردم می افزاید و تحقق جمهوریت را میسر می کند .
۵ : مقبولیت و حمایت مردمی : بدون مقبولیت و حمایت مردمی امور و کارها پیش نمی روند لذا برای تحقق امور و پیشرفت در کارها نیاز به مشورت و گفتگو با مردم است .
۶ : حق تعیین سرنوشت: از جمله حقوق ملت ها و مردم حق تعیین سرنوشت و دخالت در امور است که شورای پیشرفت به مردم حق تعیین سرنوشت می دهد .
۷ : صالح بودن بیشتر مردم: بیشتر مردم در این که کشورشان و شهرشان رو به صحت حرکت کند صالح هستند و خواهان این امر می باشند لذا از صالحین در مشورت و شورا باید استفاده کرد .
هدف اصلى شوراها، رعايت حقوق حقهٔ مردم و تصميمگيرى در اجراء برنامه از طريق مردم در جهت منافع آنها است به ترتيبى که توسعه و پيشرفت منظم فرهنگي، سياسي، اجتماعى و اقتصادى را طبق خواستها و نيازهاى مردم تضمين کند.
۲. نتايج حاصل از کار شورا عبارت است از حل مشکلات مردم، طرح برنامههاى ارشادي، تصميمگيرى راجع به نحوهٔ اجراء برنامه و مشورتهاى هدايتکننده که به فرآيندى عيني، ملموس و محسوس منجر گردد. به همين لحاظ است که شوراها متشکل از صاحبنظران مىگردد و کار را افرادى آشنا و آگاه به مسائل فنى و حرفهاى در ترويج، تجزيه و تحليل کرده مورد تفسير قرار مىدهند.
۳: کاهش ابهام از موضوع و هدف: مشورت همان طوری که شناخت دقیق هدف مفید است، هم چنین می تواند نسبت به ابعاد گوناگون موضوع و هدف نیز مفید باشد. به این معنا که دانش و اطلاعاتی از موضوع و نیز هدف دارد، ولی این اطلاعات جامع و کامل نیست، بلکه همراه با ابهاماتی در موضوع یا هدف است، مشورت می تواند این ابهامات را نیز برطرف سازد.
۴: بهینه کردن رفتار فنی: ممکن است انسان در رسیدن به هدفی تجربه کافی نداشته باشد و تنها کلیاتی از ابزارها و سازوکارها را می داند و می شناسد؛ مشورت با اهل و متخصص می تواند رفتارهای فنی را به شخص بیاموزد و بهره مندی از ابزارها و سازوکارهای رسیدن به هدف را بهینه سازد.
۵ : تصمیم گیری موثر و به هنگام: گاه لازم است انسان در زمان و مکان و موقعیتی کاری را انجام دهد که زمان و مکان نقش اساسی در تحقق هدف ایفا می کند، به طوری که هر گونه عجله به معنای کال چیدن میوه و بی تاثیری فعالیت باشد همان طوری که تاخیر از زمان مناسب می تواند موجب از دست رفتن هدف یا برخی از آن شود. پس مشورت می تواند در این امر نیز به مشورت گیرنده کمک کند.
۶ : ایجاد هماهنگی: در برخی از امور دیگران نیز نقش و مسئولیتی دارند، آگاهی از چند و چون وظایف و مسئولیت ها و انجام به هنگام و به موقع هر بخشی از کار که به عهده دیگری است، می تواند در ایجاد هماهنگی و بهبود کار مشورت گیرنده و موفقیت جمعی موثر باشد. بنابراین مشورت می تواند در این زمینه نیز مفید و سازنده باشد و موجب هماهنگی گروه و موفقیت در هدف شود. اصولا در کارهای اجتماعی نیاز است تا این هماهنگی با مشورت رخ دهد، زیرا اجتماع به معنای برآورد نیازهای یک دیگر است به طوری که فقدان یک حرکت یا عمل می تواند اصل هدف را مخدوش یا دسترسی و تحقق آن را با مشکل مواجه سازد.
۷ : ایجاد تعهد و دلبستگی: در کارهای اجتماعی برای ایجاد حس تعهد و مسئولیت و نیز دلبستگی به کار و انجام آن، مشورت نقش اساسی دارد. درگیر شدن افراد یک اجتماع در کاری که مربوط و مرتبط به آنان است، انگیزه ها را افزایش داده و تعهد در قبال مسئولیت و دلبستگی به کار را نیز بالا می برد.
۸ : کاهش مقاومت: گاه ممکن است در تحقق هدفی موانعی باشد که از سوی افراد دیگر ایجاد می شود؛ برای کاهش مقاومت یا حتی حذف آن می توان از مشورت با همان کسانی که در مانعیت نقش دارند، میزان مقاومت را کاهش یا حذف کرد؛ زیرا آگاهی دیگران از اهداف مشروع و مقبول و معقول اجتماعی می تواند میزان مقاومت را کاهش دهد. از این روست که اطلاع رسانی نیز همین کارکردها را دارد، با این تفاوت که در مشورت، طرف مشورت احساس تعهد و دلبستگی و مسئولیت می کند و دست از مقاومت و مخالفت بر می دارد یا میزان آن به شدت کاهش می یابد.
۹: رفع سوء تفاهم ها: با مشورت می توان سوء تفاهم های موجود در دیگری یا دیگران را نسبت به اشخاص و یا اهداف یا ابزارها و یا حتی سازوکارها بر طرف کرد. مشورت به طور غیر مستقیم دیگری را درگیر هدف می کند و اطلاعات ناقص و نادرست را بر طرف می کند.
۱۰: حل مساله: در هر جامعه ای مسایل بسیاری پدید می آید. از آن جایی که توانایی و دانایی افراد جامعه متفاوت است، طرح مساله در اجتماع در قالب شور و مشورت به بهره گیری از دانایی و توانایی آنان می انجامد و در حل مساله بسیار مفید و سازنده است.
روش :
امروزه صاحب نظران بدون هيچگونه ترديدي معتقدند كه مديريت مشاركتي تنها روش مديريت مطلوب و مؤثر است . از آنجا كه مديريت مشاركتي روشي است كه با خصوصيات و روحيات انسان ها و با كرامت انساني سرو كار دارد، از اين رو در هر جامعه و ملتي مي توان انعطاف هايي در آن ايجاد كرد كه متناسب با آن جامعه و ملت باشد. شايد به همين جهت است كه نمي توان تعريف دقيق و فراگيري از مديريت مشاركتي به عمل آورد. با اين وجود تنهايي (1377) يك تعريف كلي از آن ارائه نموده است كه تنها اصول و مباني اساسي آن را بيان كند :
“مديريت مشاركتي عبارت است از مجموعه گردش كار و عملياتي كه كاركنان و زير دستان يك سازمان را در روند تصميم گيري هاي مربوط به آن سازمان دخالت داده و شركت مي سازد. تأكيد اصلي اين نوع مديريت، بر همكاري و مشاركت علاقمندانه و داوطلبانه عموم افراد استوار است و مي خواهد از ايده ها، نظرات و ابتكارات آنها در حل مشكلات و مسايل سازمان استفاده كند. لذا اساس فرآيند اين مديريت بر مبناي تقسيم اختيارات بين مديريت و كاركنان استوار است.”
مديريت مشاركت جو فلسفه اي است كه ايجاب مي كند تصميم گيري چنان صورت گيرد كه اطلاعات و درون دادها و مسئوليت ها به پايين ترين رده مربوط به آن تصميم واگذار گردد. مقصود مديريت مشاركت جو اطمينان يافتن از اين امر است كه كاركنان صالح به گرفتن تصميمهاي مؤثري بپردازند. سپردن اختيار وسيله اي براي دستيابي به مديريت مشاركت جو است، سازكاري است كه از راه آن مسئوليت به گروهها يا افراد مسئول داده مي شود. درگير كردن افراد ساز و كاري است كه از راه آن اطمينان حاصل مي شود كه اطلاعات و درون داد متناسب به نظام تصميم گيري داده شده است. از اين رو سپردن اختيار و درگير كردن را مي توان سنگ بناي فلسفة مديريت مشاركت جو به شمار آورد. هر مجوعه ای به دليلهاي خاص خود به مديريت مشاركت جو رو مي آورد. با اين همه دو دليل از همه بيشتر ارائه مي شود : 1ـ شريك شدن در كاميابيها و نه انباشتن ناكامي ها 2ـ پديدار شدن افراد دانشگر.
که در این نوع مدیریت با در نظر داشتن سه اولویت از هر شهر و روستا با جمع بندی و مشورت خود مردم به آن سه اولویت پرداخته می شود
اقدامات
شهرستان شهرکرد
شهر شهرکرد : اولویت اول : احیای دشت شهرکرد
در این خصوص با پیگیری های انجام شده توسط احمد راستینه دکتر نجار رئیس مدیریت بحران کشور به استان سفر کرد و از نزدیک بحران در دشت شهرکرد را مورد بررسی و ارزیابی قرار داد

اردو بام شهرکرد که شامل دهکده المپیک باشگاه های ورزشی ایستگاه قهرمانی و جاده سلامت است که جلسات آن با حضور نماینده محترم مجلس شورای اسلامی احمد راستینه در حال پیگیری است
بافت فرسوده و قدیمی در شهرکرد که متاسفانه با توسعه ی شهری فاصله ی زیادی دارد که شورای پیشرفت با شروع به کار برای احیای این بافت بررسی های لازم را در دست اجرا و اقدام دارد .